گفتنی های چند در بحبوحه طرح ها ،نظریات واقدامات رفقای ما:
م ی هادی م ی هادی

ازمدتی  بدینسو که اوضاع سیاسی ونظامی جهان  در آستانه انتخابات ایالت متحده امریکا  در محتوای مقالاتی در پیوند تنگاتنگ با این انتخابات به تحلیل گرفته میشود .در این باره  میتوان گفت که این مبحث با  نظرات موافق ومخالف احتمالأ تا نتائیج انتخابات  دنبال خواهد شد. واما بحث این یاددشت پیرامون آن نیست. تنها این مقدمه  را برای آن برگزیدیم از آنجایکه عزیزان ما نیز  با چنین دور اندیشی ، در مورد آینده جهان می اندیشند. در بارهء رفع تاثیرات منفی پیش آمد ها و پی آمد ها آن در اوضاع سیاسی ونظامی کشور ما ،چه تدابیر موثر وفعال راانجام داده اند ،انجام میدهند،ویا انجام خواهند داد؟

هرگاه  به این تحلیل ها که حوادث  وواقعات در جهان به انتخابات ایالت متحده امریکا ارتباط داده میشود ما نیز در جمع نظاره گران جهان نسبت عدم امکانات به لحاظ اثر گذاری عمومی سر موافقت شور بدهیم، آیا باید در مورد اقدامات واجراآتی که در امکان خود ما وجود دارد ،نیز دنباله رو حوادث عمومی باشیم ؟ وآیا این تحلیل ها خود تکانه ای برای فعال ساختن تدابیر ما نیست؟ فکر میشود در هردو مورد نظر همگانی  آن خواهد بود که باید هر چه فعالتر  نظریات ، طرح ها وپیشنهادات رفقا وسازمانهای رفیق رابرای وحدت سازمانهای رفیق  به نتیجه مثبت برسانیم.

 اجازه دهید در این یادداشت  واضح تر به این موضوع پرداخته شود.

زمان فرصت بهره برداری را برای ما سپرده است و ما باید از این فرصت ها استفاده نمائیم  که نمی نمائیم.

دیده میشود اقدامات واجراات وابتکارات یکی با دلایل نا موجه ،از طرف دیگری نه تنها طرف حمایت قرار نمیگیرد بلکه میخواهیم آن یکی را در این اقداماتش ناکام بسازیم و فردا برویش بکشیم که من گفته بودم این کار نتیجهء مثبت ندارد . اگر از استثناآت بگذریم تقریبأ  برای همه (سازمانها، گروپ ها ، کمیته ها ،کمیسیونها ، و اشخاص انفرادی) این کار به یک اشتغال تبدیل شده است .

وقتی ضرورت  تجلیلی پیش می آید ،  ویا هنگامیکه باید کردار های  توطعه آمیز  دسیسه سازان ودسیسه بازان تقبیح شود، ویا در شرایطی که نیاز  به نشست های  تفاهماتی  است ، بدین ترتیب در باره ای هر شکل گردهمائی ها ،اجتماعات وهم آهنگی ها  نسبت به سازمان دهنده گان آن که  آنان را رفیق نیز میگویم از مواضع آرمانی  ورفاقت برخورد نمیکنیم ،برخلاف از مواضع  خود غرضی ها ،خود خواهی ها ، من شدن ها و مثل این دها منش های غیر آرمانی عکس العمل نشان میدهیم. در عین حال همزمان شعار وحدت را هم بلند میکنیم . آیا وحدت با سازمانهای رفیق طریقه اش همینطور است؟ ویا جلب وجذب رفقای که از این تشکیلات  دور میروند به همین شکل میسر میشود؟

از همینروست که  با هیچ  سازمان وبا هیچ گروپ وبا هیچ رفیق  در هیچ  موردی تا هنوز به تفاهم نرسیده ایم .  اقدامات به اجرا گذاشته شده ای که یک سلسلهء آن اقدامات هنوزتوقوعات همکاری رفیقانه  رامی طلبد ، مانند همایش کابل  ،اروپا، جلسه ای نیروهای مترقی  در اروپا  تحت تاثیر همین نوع  منش ها ی که در بالا یاد شد  به نتائیج کامل ودلخواه نرسیده است . همین اکنون که در چندین رابطه توقوع  کنار آمدنهای  رفیقانه مطرح است . مگر دیده میشود که خود داری صورت میگیرد .آیا اعتماد رفیقانه میتواند از همین شیوه جلب گردد؟

 

 البته این به دلیلی است که دیروزیک بخش رفقا در ابتکارات  بخش  دیگر رفقا شرکت نکردند .  این قلم نیز همین را میگوئید که در هردو زمان  منش های نا ثواب این موانع را ایجاد نموده است . آیا ما این انتقام گیری ها را ادامه بدهیم؟ واگر ادامه بدهیم به کجا خواهیم رسید؟ و نتیجه چه خواهد بود؟

  درموارد مختلف  وقتی می بینیم که قبل از ما رفیق دیگری به  آن پرداخته است، با آنکه میدانیم موضعگیری مشابه به نفع همهء ماست  نمیخواهیم  هم آهنگ با آن رفقا قرار بگیریم .

  نباید واقعاتی که بدست ژاندارمری  سیستم نظام سود وسرمایه در جهان اتفاق میافتد  تاثیر پذیری روانی سیستم نظام های سود وسرمایه را در وجود آنانی  تعریف نمائید که دارائی خط روشن مبارزه در راه سعادت انسان هستند.

لذا این قلم  پیشنهادات خود را در رابطه به اقدامات واجراآت مسایل پیرامونی رفقا بصورت عموم ،با تکرارو اختصار تقدیم میدارد که:

 از مناسبت هایکه میدانیم در صورت عدم حمایت ما نتائیج منفی ببار میآورد،که همانا سوء اعتماد و پراگنده گی بیشتراست .  اشتراک  بدون پیش شرط مانرا تـَحَـرُ ک ببخشیم  و با جدیت از آن حمایت نمائیم .

واگر خود ما سازمان دهندگان آن هستیم باید بدانیم که وظایف ما بعد از اعلامیه ها واطلاعیه ها در آن مورد آغازمیشود ،که  اقدامات عملی واجرائی  آن همانا مراجعت ها ی مکرر، رسمی وحضوری با استدلال خود ماست . چون ما آغاز گر ومبتکر آن هستیم لذا مکلفیت ما این است که آنرا به ثمر برسانیم .

در خصوص مناسبت های که به همگان تعلق دارد احتیاط ما بیشتر به لحاظ آن مطرح است که کاستی ها ی آن درمحدودهء تعلقیت های فردی باقی نمیماند. لذا به حکم رسالتمندی  تدابیر دو جانبه مطرح میشود که هم متوجه طراحان این مناسبت میشود وهم متوجه مدعیون شکوهمندی این  چنین مناسبت ها است . که هر دو جانب باید با رسالتمندی با چنین مناسبت ها برخورد نمایند.

ما باید بدانیم که هم نمیتوانیم وهم حق نداریم  از ارزش این مناسبت ها در محدودهء قضاوت ، فکرو استدلال خود بکاهیم . لذا در صورت درک ما از  کاستی ها در چنین مناسبت  ها باید اقدامات ما  برای رفع کاستی ها باشد . نه آنکه برای تامین کاستی های بیشتر،که گویا حرف ما  را به کرسی بنشاند .

 یک "درخت "میوه وقتی حاصل خوب میدهد که از آن خوب مواظبت ووارثی شده باشد . وزمانیکه حاصل میدهد مورد استفاده جمعی میگردد ،اما وقتی وارسی ومواظبت نمیگردد تنها درخت  بی حاصل است. هیچ کس از آن مستفید نمیگردد.

 ابتکار وقتی ابتکار است که نتائیج دلخواه ببار آورد. ابتکار در خود طرح و نظر نیست بلکه ابتکار در به ثمر رساندن طرح ونظر است . وقتی  طرح ونظر به ثمر میرسد پیروزی همگانی است . لذا وقتی پیروزی مربوط به همه میشود به ثمر رسانیدن آن نیزمربوط به همه است . چیزی که در این راستا پیروزی ببار میآورد از خود گذری است . در چنین موارد از خود گذری گذشتن از منش های است که حرکت ما را در راه اهداف و آرمانهای ما بطی ساخته است . از خود گذری تنها در راه خیر وخوب ثواب( پاداش ) دارد. پس وقتی از این کیفیت میدانیم  باید این ازخود گذری را  به اجرا بگذاریم.

  نیات ، سخن  وعمل نیک پیروز باد.


October 5th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات